محل تبلیغات شما

چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکل تنهایی ست
ببین مرگ من را در خویش که مرگ من تماشایی ست
مرا در اوج میخواهی تماشا کن تماشا کن
دروغین بودم از دیروز مرا امروز هاشا کن
در این دنیا که حتی ابر نمیگرید به حال ما
همه از من گریزانند تو هم بگذر از این تنها
فقط اسمی به جا مانده از آنچه بودم و هستم
دلم چون دفترم خالی قلم خشکیده در دستم
گره افتاده در کارم به خود کرده گرفتارم
به جز در خود فرو رفتن چه راهی پیش رو دارم
رفیقان یک به یک رفتند مرا با خود رها کردند
همه خود درد من بودند گمان کردم که هم دردند
شگفتا از عزیزانی که هم آواز من بودند
به سوی اوج ویرانی پل پرواز من بودند


در هر کاری خیری است. نه در غم ها انچنان غمگین باش که خویشتن خویش به دست فراموشی سپرده شود . و نه در خوشی چنان از خود بیخود شو که خبر از دل هم نشین ات نداشته باشی. و همیشه شاکر باش به معنای واقعی کلمه . حتی یک کلمه نباید بگیفقط چشم.


خبری در راه است.

این روزها رو دوست دارم..........

اغاز یک شروع دیگر........

دل کندم از دنیا .....

هم ,یک ,دل ,باش ,تماشا ,کلمه ,که هم ,مرگ من ,دنیا که ,نه در ,دل کندم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها